حس خوبی دارم... فرجام زمستان است...
چه قدر لطافت سحر و صبح را دوست دارم... انگار نسیم بهاری بوسه بر پیشانی ام می زند و گونه هایم را نوازش می کند...
در شهر ما دیشب آسمان در شوق دیدار و فراق سحر آن قدر گریست و گریست... تا که سحر نزدیک شد... سحری بهاری با ذرات ریز باران که به سان اشک شوق آسمان است...
۰ نظر
۲۶ اسفند ۹۴